نوروز96 در شمال
ما هر سال در عيد يه حادثه آفريني ميكنيم . امسال هم نوبت آبله مرغان گرفتن عرفان بود . تا خوب شدن عرفان مجبور شديم تا هفته دوم تعطيلات صبر پيشه كنيم و خانه نشيني كنيم . هفته دوم تعطيلات عيد رفتيم ويلاي خاله وحيده اينا در شمال . ويلاي آقادايي هم كه در همسايگي شون بود ، اونجا هم رفتيم كه خيلي با صفا بود و عمو محمد اينا هم قبل از ما رسيده بودن كه در كل جمعمون جمع بود و خيلي خيلي خوش گذشت . فقط يه ايرادي كه داشت اين بود كه غذاهاي خاله وحيده خيلي خوشمزه بود و باب ميل عرفان و باباش از وقتي...